خفگی مردم خوزستان و جان نثاری حضرات استانی !
به گزارش روناش ، “علیرضا صالحی زاده” طی مطلبی که در “وبلاگ پلاک دزفول” منتشر گردید ، نوشت :
روز
اول که آمدی نامت را “مهمان نا خوانده” گذاشتند، یواش یواش دیدند شما
انگار قصد خداحافظی نداری و به قولی “کنگر خورده ای و لنگر انداختی” . یواش
یواش از مهمان ناخوانده به صاحبخانه تبدیل شدی. صاحبخانه دارد یواش یواش
از خانه اش بیرون می رود تا به تو مهمان ناخوانده خوش بگذرد.
گرد و خاک که عددی نیست که ما را به زانو در آورد، آقایان مسئول غم شان نباشد ما مقاوم ایستاده ایم !
آقایان غم شان نباشد ، این مشکل آنها نیست ، مشکل ماست با مهمان ناخوانده که نفسمان را بریده است!!
آقایان
مسئول، شما به فکر خشک شدن زاینده رود و دریاچه ارومیه باشید ، ما را با
لب کارون و سر پل دزفیل تنها بگذارید! آخه اونها مهمتر هستند .
آقایان
وزرا، ؛ غم تان نباشد در استان ما مسئولینی که گذاشته اید که بسیار
وفادارند ، اگر خاک ۱۰۰برابر حد مجاز هم باشد این آقایان دستشان وزبانشان
می لرزد که اداره ای را تعطیل نمایند، خیر سرمان نهایتش ۲ ساعت تعطیل می
کنند که هم دهان ما را ببندند و هم جان نثاری خود را به والا حضرتان ابلاغ
نمایند.
تازه
تعطیل هم که کنند ما که شمال و ویلا نداریم که برویم و صفایی بکنیم ، پس
غمی نیست می رویم همان اداره بهتر است ! شاید هم مسئولان استان به همین
دلیل است که تعطیل نمی کنند ، دلشان برای ما می سوزد، می ترسند غصه بخوریم و
علاوه بر سرطان ریه ،بیماری اعصاب هم بگیریم.
آقایان
نماینده ، به جایتان باشم هر ۱۸ نفرتان در اولین حضورتان در مجلس با ماسک
به داخل صحن علنی بروید تا شاید دل مسئولان ارشد تکانی بخورد و کاری بکنند.
مسئولان
غم شان نباشد ، بودجه بیت المال را بدهند که برادران فوتبالیست که یکدفعه
در زندگی کم نیاورند، و هوای دلشان خاکی نشود ، باید سالی قریب به
۱۰میلیارد بدهیم به سرمربی تیم ملی فوتبال که بتواند گل خوردنمان را مهار
کند ، بودجه ها برای برپایی چندین سمینار اختصاص یابد تا از صدقه سر برپایی
این همایش ها برخی به آب و نانی برسند دیگر با این همه هزینه بودجه ای نمی
ماند برای مهار ریزگردها.
چند
روز پیش خبری دیدیم که به ۱۲ استان بودجه باروری ابرها داده اند و باز هم
خوزستان جزء اینها نبود، نام گیلان و مازندران بود ،اما نامی از اهواز نبود
!! بعد که فکر کردیم متوجه شدیم که نه اینکه گیلان بارانش کم است و
خوزستان هر روز باران می آید و حتی در تابستان نیز باران می آید به همین
دلیل خوزستان دیگر نیازی به باوری ابرها ندارد!!!
ظریفی گفت : انگار مسئولان نقشه را بر عکس گرفته اند ، یعنی دریای خرز و جنگلهای سر سبز آمده جنوب و خلیج فارس و کارون و دز رفته اند شمال!
آقایان
مسئول ، وزرای عزیز! شما به فکر مذاکره با ۱+۵ و ۵+۲ و۱+۱ و… باشید ، تازه
اگر عدد کم آورید می توانید بگویید تا ما به شما عدد قرض بدهیم . یکدفعه
مذاکره با کشورهای صادر کننده خاک را در دستور کار خود قرار ندهید! اروپا
بیشتر حال می دهد تا کشورهای اطراف!
ما
اینجا محکم ایستاده ایم ، آب کارون را بردید ، فدای سرتان! ، آب دز گوارای
وجودتان ، کرخه را خواهشاً بی خیال نباشید ، نفت و گاز که قابل این حرفها
را ندارد، مقاومت در برابر دشمن در ۸ سال جنگ که وظیفه بوده است و تازه هر
سال ایام دفاع مقدس هم که شما یاد خوزستان می کنید؛ پس غم تان نباشد ما
محکم ایستاده ایم. سرطان ریه ، خاک با غلظت ۶۶ برابر حد مجاز ، باران اسیدی
، فدای لبخندهای ظریفتان! خاک بر سر روی ما بریزد بهتر تا بر صورتهای آنکارد کرده ی آقایان!
ولی
خداییش اگر فرصتی شد … و از رفع مشکل آب زاینده رود و چشم انداز سی و سه
پل و خشکی دریاچه ارومیه و هوای پاک تهران و ۵+۱ و حل مشکل بیماری ببر
مازندران و بدهی های استقلال و پرسپولیس و … فارغ شدید ، نیم نگاهی هم به
استان ما و خاک نمایید …
درست
است که صبوریم، ولی بلاخره مریض هم می شویم … به خدا ما خوزستانیها هم
آسمان آبی را دوست داریم … به خدا نامردیه هم خاک بخوریم و هم هیچ امتیاز
ویژه ایی برایمان در نظر نگیرید … با این خاک اگر از مردمان این دیار
آزمایش بگیرند هم انگار سالهاست که سیگار می کشند … قبول کنید ما هم جانباز
شیمیایی داریم که این هوا برایشان سم است … به جایی بر نخواهد خورد اگر یکبار هم سر کیسه را برای خوزستان شُل کنید!
به خدا مسئولان مردم خوزستان هم گناه دارند …
منبع :روناش